در بخش اول، مرحوم شاهآبادی به آسیبشناسی جامعه مسلمانان پرداخته: و به عواملی چون، غرور بدون عمل، یأس از تحقق دین و دنیا، افتراق مسلمین، و فقدان «بیتالمال» اشاره نموده است.سپس، مسیر درمان را نشان میدهد و به عواملی همچون بسط معارف، توسعه اجتماعات دینی، اتحاد علما، ترک عقبنشینی از امر به معروف و نهی از منکر، و تشکیل ساختارهای اقتصادی و اجتماعی سالم، به عنوان راه برون رفت از این معضلات اشاره مینماید.در بخش دیگر کتاب، مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام و مفهوم اخوّت اسلامی نیز مطرح میگردد: ایشان بیان میکنند که اسلام صرفاً یک آئین انفرادی نیست، بلکه دارای ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که باید در عمل تجلی یابد.
در نهایت، این علّامه ذی فنون به مسأله مرگ، عالم برزخ، و ظهور باطن اعمال نیز میپردازد و بر آن است که اخلاق و عمل انسان در زندگانی دنیوی، تأثیر مستقیم در زندگی پس از مرگ دارد.
در «شذرات المعارف»، مرحوم شاهآبادی ابتدا به وضعیّت نامطلوب مسلمانان میپردازد و میگوید جامعه اسلامی به «انتشار عقاید باطله و اخلاق رذیله و افعال قبیحه» دچار شده است، ولی بسیاری از خواصّ تنها به اظهار تأسف میپردازند و به فکر علاج نیستند.
ایشان چهار علت عمده برای این بحران میشمارد: غرور مسلمین نسبت به حقانیّت خود، بدون عمل، یأس از تحقق سعادت دینی و دنیوی، افتراق و سست شدن ریشه اخوّت اسلامی، و فقدان بیتالمال و ساختار اقتصادی منسجم.
در گام بعد، مرحوم شاهآبادی ریشه اصلی را «جهل به مرام اسلام و بی اطلاعی از آئین نامه مسلمانی» میداند و بر این تأکید دارد که این مرامنامه دو شاخه دارد: اولی «حفظ اختصاص حکومت مطلقه به قرآن» است و دومی «حفظ اختصاص ولایت مطلقه به آنکه در حدیث به عنوان امام معرفی شده» است.
معظّم له سپس به «وظایف معتقدین» پرداخته و پیشنهاد میدهد مجموعهای از اقدامات عملی صورت گیرد، این مجموعه عبارتند از: بسط معارف، توسعه اجتماعات دینی، حمایت از علما و طلبهها، ایجاد مجلّات و موسسات دینی، رعایت اقتصاد شرعی، تشکیل صندوق قرضالحسنه، کمک به فقرا، وحدت بین مقلّدین و علما، و تشکیل بیتالمال از خمس و زکات.
در بخش دوم کتاب، موضوع سیاست در اسلام بررسی میشود، مرحوم شاهآبادی سیاست را «تدبیر در جریان مصالح نوعیه و منع از تحقق مفاسد» میداند؛ سپس نشان میدهد که احکام شرعی مثل طهارت، صوم، نماز، زکات، جهاد و قصاص، علاوه بر بعد عبادی فردی، ِوجه اجتماعی و سیاسی نیز دارند و بنابراین اسلام «دینی سیاسی» است.
بهطور کلی، اثر را میتوان «آسیبشناسی جامعه اسلامی و ارائه راهکارهای اصلاحی مبتنی بر فطرت» دانست؛ مرحوم شاهآبادی تأکید دارد که مبنای شناخت انسان و جامعه، فطرت الهی است و وقتی در پرتو آن فطرت قرار گیرد، مجموعهای از رفتارها، ساختارها و روابط اجتماعی اصلاح میشوند.
در ادامه چکیدهای از شذرات پنجگانه این کتاب به همراه مثالهایی برای هر شذره را تقدیم حضور خوانندگان محترم مینمایم.

شذره اول: «توضیح مرام الإسلام فی شفاء صدور الأنام»
در این فصل، مؤلف ابتدا به وضع ناخوشِ جوامع اسلامی میپردازد؛ بیان میکند که مسلمانان از غرور بیعمل، یأس از تحقق دین و دنیا، افتراق میان خود و از دستدادن بیتالمال رنج میبرند. سپس، ریشهیابی میکند که «جهل به مرام اسلام» عامل اصلی این بحران است و مشخص میشود که مرام اسلام شامل «حفظ اختصاص حکومت مطلقه به قرآن» و «حفظ اختصاص ولایت مطلقه» است. در ادامه، راهکارهایی عرضه میشوند از جمله بسط معارف، توسعه اجتماعات مذهبی، ترغیب علمای بلاد و افاضل طلاب، تشکیل موسسات دینی و اقتصادی، حمایت از فقرا و استقلال اقتصادی.
هدف این فصل روشن است: نه صرفاً بیان درد بلکه نشاندادن درمان.
شذره دوم: «(الشذرة الثانیة)»
در شذره دوم کتاب، مرحوم شاه آبادی به مجموعهای از «معرفتها» میپردازد و در مجموع ۲۳ معرفت را متذکر شدهاند. این فصل با تبیین ابعاد سیاسی و اجتماعیِ دین آغاز میگردد. مثلاً اینکه اسلام فقط امری فردی نیست، بلکه دارای ابعاد حکومتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. سپس درباره مفهوم اخوت اسلامی، وحدت، ارتباط بین علما و امت و لزوم تشکیل ساختارهای جمعی مؤمنان بحث میشود؛ و در ضمن آن، نکاتی درباره ساختار اقتصادی جامعه اسلامی مطرح میشود، مانند قرضالحسنه، شرکت مشروع، ترک ربا، ایجاد بیتالمال، و تعاون بین مؤمنان.
این فصل عملیتر از فصل اول است و تأکیدش بر رابطه «فکر → ساختار → عمل» در جامعه اسلامی است.
شذره سوم:
در شذره سوم، مؤلف حدیثی از امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله) میآورد که «هر مسلمان بر گردن برادر مسلمانش ۳۰ حق دارد و تا آنها را ادا نکند، بخشوده نشود». در توضیح این حدیث، مرحوم شاهآبادی به حقوق اجتماعی مسلمانان در جامعه اسلامی توجه میدهد: برادری، نصیحت، امر به معروف و نهی از منکر، همیاری، حضور در جمع و اخلاق جمعی.
به طور مثال، معظّم له متذکر شدهاند که: انسان برای زندگی دنیوی و آخرتی، هم علم لازم دارد و هم عمل؛ «العالمون العاملون» و معیار فلاح انسان این است؛ و برای نمونه حقوق برادری در جامعه اسلامی را چنین توصیف میکنن: کسی که زشتی تو را زشتی خود بداند، و زینت تو را زینت خود، این است اخوت حقیقی این فصل، محوریت «روابط فردی – جمعی» را در زیست مسلمانی به عنوان عامل سلامت جامعه برجسته میسازد.
شذره چهارم:
در این شذره به موضوع «شکر نعمت» میپردازد؛ مؤلف معتقد است که شکر از صفات ربوبی است و انسان در مقام برادری، باید نعمت را شکر کند، چون کسی که نعمت بندگان خدا را نادیده گیرد، شکر خدا را نکرده است؛ و شکر نعمت، نه فقط در لفظ، بلکه در عمل و تعاملات اجتماعی باید ظهور یابد؛ اخلاق دینی در بستر روابط برادرانه جلوه میکند.
همچنین تأکید میشود که شکر تنها یک حرف نیست، بلکه اخلاقی است که در تعامل و انس با دیگران، در معاشرت و اعتماد متقابل، ظهور مییابد. به عبارت دیگر، اخلاق دینی در بستر روابط اجتماعی انسانها نهفته است.
شذره پنجم:
آخرین فصل کتاب، در هفده نکته، مسأله مرگ، حال احتضار، برزخ، و تعلق اعمال انسان به عالم ما بعد را نشان میدهد. مرحوم شاهآبادی در این فصل، تلاش میکند مخاطب را به تفکر در سرنوشت اخروی و تأثیر فعلیّتیافته اعمال در دنیا رهنمون شود؛ این که انسان تنها به امور دنیوی نپردازد، بلکه زندگی فعلی را به مثابه مقدمهای برای سرای باقی ببیند، و ساختار اخلاقی و اجتماعی خود را بر آن مبنا تنظیم کند؛ و زندگی دنیا مقدمهای است برای سرای باقی؛ انسان باید جاری بودن خود و اعمالش را در بعد معاد بنگرد و ساختار اخلاقی و اجتماعی خود را بر آن مبنا تنظیم کند.
درباره کتاب شذرات المعارف
جمع آوری شده توسط سیدمحمدرضا آقامیری
